صدای انفجار نزدیک است. خاک و دود در چشمهایت میسوزد. یک فرمانده با چشمانی که از ترس و خستگی سنگین شده، فرمان میدهد: «ایستادن تنها راه است.» جوان آنلاین: صدای انفجار نزدیک است. خاک و دود در چشمهایت میسوزد. یک فرمانده با چشمانی که از ترس و خستگی سنگین شده، فرمان میدهد: «ایستادن تنها راه است.» در همان لحظه، جانها روی خط مرگ و زندگی میلرزند، اما او ایستاده است، نه برای نام، نه برای قدرت، بلکه برای مردم و معنا؛ همان جایی که قهرمان واقعی شکل میگیرد و همان لحظهای است که سینما و تئاتر میتوانند آن را به قلب نسلها منتقل کنند، زنده و ملموس، نه صرفاً تصویر و شعار. این فرمانده، حاج قاسم سلیمانی است. او در شبهای تاریک عملیاتها، وقتی بسیاری از اطرافیانش میخواستند عقب بکشند، ایستاد و انتخاب کرد. نه برای خودش، نه برای شهرت، بلکه برای مردم، برای امنیت و برای مسیر آیندهای که میدانست باید حفظ شود. لحظههایی که او تصمیم میگرفت یک منطقه را نجات دهد، یک جان را حفظ کند یا یک مسیر را روشن کند، همان لحظات انسانی و واقعی هستند که نسل امروز با آنها الهام میگیرد. این لحظهها را سینما و تئاتر میتوانند بازسازی کنند. با تمام جزئیات لرزش دستها، سکوت قبل از فرمان و سنگینی انتخاب. نوجوانی که این روایت را تجربه میکند، میآموزد که ایستادن و ایستادگی معنا دارد.
در زمانهای که نسلها با پرسش «برای چه باید ایستاد؟» مواجه هستند، سخن گفتن از قهرمان یعنی باز کردن راهی برای امکان ادامه دادن. اگر قهرمانان واقعی فراموش شوند، جامعه آرام و بیصدا از درون خاموش میشود. نوجوان امروز دیگر به تصویر اغراق شده و شعارهای بیمعنا توجه نمیکند. او صداقت، درد و انتخاب واقعی میخواهد. این مسیر تنها در میدانهای جنگ شکل نمیگیرد. در روزهای کرونای بیرحم، مدافعان سلامت نیز همان مسیر را نشان دادند. پزشکان و پرستارانی که ماهها از خانواده و آرامش خود فاصله گرفتند، نه برای اینکه نامشان ماندگار شود، بلکه برای اینکه زندگی دیگران ادامه پیدا کند، ایستادند. این نوع قهرمانی تکرارپذیر است، زیرا هر انسانی میتواند تصمیم بگیرد دیگری را بر راحتی خود ترجیح دهد. سینما و تئاتر در این میان نقش بیبدیلی دارند. آنها نه فقط داستان را روایت، بلکه قهرمان را زنده میکنند. لحظههایی که حاج قاسم فرمان میدهد؛ لحظههایی که پرستار در بیمارستان نفس آخر را میبیند یا فرماندهی که در جنگ ۱۲ روزه جان خود را به خطر میاندازد، همه اینها وقتی روی صحنه یا قاب سینما دیده میشوند، نهتنها الهام بخش، بلکه قابل لمس و قابل زندگی برای مخاطب میشوند. نسل امروز وقتی با این روایت روبهرو میشود، میفهمد که قهرمان تنها تصویر نیست، بلکه مسیر و انتخاب است. در عصر دیجیتال، اهمیت این روایتها دو چندان میشود. نوجوان امروز با قهرمان تعامل میکند. او را میبیند، میپرسد، نقد میکند و بازنشر میدهد. اگر قهرمان تنها یک تصویر باشد و امکان گفتوگو و تجربه نداشته باشد، در ذهن نسل جدید نابود میشود. حضور قهرمان باید شفاف، انسانی و قابل لمس باشد تا جریانساز شود. در نگاه جهانی، قهرمان شکلهای متفاوتی دارد. در غرب که فردگرایی پررنگ است اغلب قهرمان فردی است که از جامعه جدا میشود و با اراده خود به پیروزی میرسد. جذاب، اما غیرقابل تکرار. در شرق، به ویژه در ایران، قهرمان کسی است که خود را در یک «ما» تعریف میکند و برای مردم میایستد. قهرمان شرقی نمیگوید «من توانستم» بلکه میگوید «باید انجام میشد» و «ما توانستیم». این نگاه، قهرمان را قابل فهم و تکرارناپذیر میکند و نسلها میآموزند که ایستادن ممکن است. تاریخ معاصر ایران پر از چنین قهرمانانی است. شهدای دفاع مقدس، شهدای جنگ ۱۲ روزه، مدافعان سلامت، کسانی که در خطوط مقاومت جان خود را فدای کشور کردند، همه مسیر حاج قاسم را طی کردهاند. آنچه آنها را متمایز میکند، نه صرفاً شهادت، بلکه تصمیمهای سخت و ایستادن در لحظههای دشوار است؛ لحظههایی که سینما و تئاتر میتوانند به تصویر بکشند و نسلها را با تجربه واقعی و ملموس مواجه کنند.
در بیمارستانها، در خطوط جنگ، در خیابانهای مقاومت، در هر جایی که زندگی و مرگ نزدیک است، قهرمان شکل میگیرد. او میماند وقتی همه میروند، انتخاب میکند وقتی همه عقب میکشند و میایستد وقتی همه زمین میخورند. اگر نسل امروز این قهرمانان واقعی را تجربه نکند، تصاویر مصنوعی جای آنها را میگیرد. هیچ پوستر، بنر و شعاری نمیتواند جای یک انتخاب واقعی و انسانی را بگیرد. قهرمانسازی از مدرسه و رسانه آغاز نمیشود. از خانه آغاز میشود. از پدر و مادری که خستهاند، اما تسلیم نمیشوند، از انتخابهای کوچک روزمره که ارزش ایستادن را نشان میدهد. نوجوانی که میبیند ایستادن ممکن است، میآموزد قهرمان واقعی چیست.
سینما و تئاتر با روایت لحظههای انسانی و واقعی قهرمانان، قهرمان را از قاب تصویر به قلب مخاطب میآورند و نسلها را با او پیوند میدهند. این فضاها میتوانند لحظههایی را که انتخاب سخت شکل میگیرد با تمام جزئیات انسانی نشان دهند: ترس، خستگی، تردید و عبور از آنها. این همان چیزی است که نسل امروز برای الهامگیری و تداوم فرهنگ ایستادگی نیاز دارد.